زیبایی های و عکس های دره قیرمیزیلیخ
در یک روز آفتابی قصد کردیم به دره خطرناک قیرمیزیلیک رفته و طبیعت جدیدی را تجربه کنیم
از شیب ابتدای قیرمیزی لیخ پایین رفتیم و بعد آشنایی با محیط در امتداد رودخانه شروع به حرکت کردیم ، چیزی نگذشته بود که صدایی شبیه به شلیک تیر به گوشمان رسید و گرد و غبار غلیظی را در گوشه ای از ارتفاعات دیواره دره مشاهده کردیم و این مساله در داخل دره باعث استرس و نگرانی ما شد ، به همین دلیل سوتی به منزله حضور انسان و گروه در محیط زدیم که افراد را از حضورمان آگاه کنیم. در حال پیشروی بودیم و کم کم دیگر آفتاب جایی در درون دره نداشت و دیواره ها مانع نورگیری محیط میشدند ، در هر قدم احساس آرامش و پیمایش در مسیری بکر حس هیجان خاصی را در وجودمان ایجاد میکرد در همین حس و حال و تشریح محیط بودیم که ناگهان چند تکه سنگ از ارتفاع به نزدیکی ما سقوط کرد و تازه متوجه شدیم که صدا و گردو خاکی که در ابتدای مسیر مشاهده کردیم حاصل حضور شکارچیان نبود بلکه دیواره ها مدام در حال ریزش هستند و سنگ ها در حال غلط خوردن .
با رعایت جانب احتیاط و متمرکز کردن مسیر به وسط دره برای کاهش ریسک اقدام کردیم با این حال در بعضی از پیچ ها چاره ای جز بالا رفتن از منشور های بازالتی و یا طی مسیر از درون رودخانه نداشتیم.
گونه های گیاهی درون دره ، پرندگان ، خرچنگ ، ماهی های درون رودخانه ، خزندگان و … همه و همه تجلی بخش این محیط جادویی بودند
بعد از عبور از محلی که بیشترین ریزش سنگی داشت با چشمه ای زیبا در بین دیواره که از مابین دو منشور بازالتی بیرون زده بود مواجه شدیم که ظاهرا اهالی منطقه و آشنایان به محیط آنرا چشمه خاتون (خاتون بولاغی) نامیده بودند. بعد از نوشیدن آب و گرفتن عکس های متعدد به راه ادامه دادیم و در کنار آبشاری زیبا برای استراحت و تجدید قوا اتراق کردیم.
دقایق زیادی به ساعت دو نمانده بود و با توجه به قانون ساعت دو متوجه شدیم که زمان زیادی برای برگشت نداریم و در صورت معتل کردن ممکن است بقیه راه را در شب ادامه دهیم با این حال برای اتمام برنامه ادامه مسیر را با سرعتی بیشتر پیش رفتیم تا بزرگترین پیچ دره و زیباترین پیچ آنرا رد کنیم.
در این مکان دره کم کم عریضتر و کم خطر تر میشد ، درختان و درختچه های زیادی وجود داشتند و طبیعت زیبا با دره ای خشن دوست شده بود ، با کمی پیشروی متوجه شدیم که ارتفاع دیواره های دره رفته رفته کمتر و عرض دره بیشتر میشود لذا برنامه را تمام شده و تصمیم به بازگشت گرفتیم…
در مسیر بازگشت بودیم که باران شروع به باران کرد هرچند که از طریق هواشناسی از اوضاع آب و هوا با خبر بودیم و میدانستیم که آنروز هوای صافی خواهیم داشت با این حال باران تبدیل به تگرگ شدیدی شد و این عامل باعث شد که کل مسیر را تا مکانی امن بدویم.
با لباس های نسبتا خیس به قیرمیزیلیخ رسیدیم از دره بالا رفتیم و پناه گرفتیم ، بعد از اتمام بارش باران دوستمان آتشی برای پخت شام بپا کرد و بعد از گرم کردن خودمان هر کسی در گوشه ای به استراحت مشغول شد. هوا تاریک شده بود و من درازکش مشغول عکس برداری از راه شیری شدم.هر چند موفقیت زیادی در ثبت صحنه راه شیری در مسیر آواجیق نداشتم ولی هنوز صحنه ای زیبا از ستارگان را به خاطر دارم.
تصاویر و عکس های این دره نوردی زیبا رو براتون به اشتراک میذارم و امیدوارم که از عکس های این دره زیبا (دره بدولی و یا قیرمیزیلیخ دره سی) در ماکو لذت ببرید.
توسط امیدرضا قهرمان زاده ، معروف به امید قهرمان Omid Ghahreman Maku,Iran
ماجراها و عکس های ماکو را در اینستاگرام ، پینترست و آپارات دنبال کنید
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها