قره خاچ بام سرسبز ماکو
در زندگی مدرن انسان همیشه درگیر خستگی و روزهای تکراری است ، در یکی از این روزها راهی دهکده توریستی قره خاچ شدیم تا هم از هوای خنک و هم از زیبایی های این مکان بهره ببریم
هنگامی که به ارتفاعات قره خاچ رسیدیم آفتاب هنوز می تابید و ما بعد از اتراق در کنار سنگ بزرگی مشغول به جمع آوری هیزم و گیاهان خشک شده برای روشن کردن آتش شدیم. در آنجا هیزم زیادی وجود نداشت ولی به هرحال مقدار کافی برای پختن غذا فراهم کردیم . وقتی خیالمان از بابت هیزم و مکان اتراق راحت شد به سوی ارتفاعات حرکت کردیم ، بازتاب آفتاب بر روی گیاهان در آخرین ساعات روز جلوه خاصی به طبیعت بخشیده بود و در میان تمام زیبایی ها خودنمایی میکرد.
دور از ما و در دامنه کوه گله ای از گوسفندان به چشم میخورد و قصد ما رسیدن به بالای شیب کناری گله بود ، هنگام نزدیکی به گله گوسفندان ، سگ گله شتابان بسوی ما آمد و ما با این تفکر که سگی عصبانی بسوی ما می آید آماده مقابله با او شدیم ولی قضیه با همیشه متفاوت بود ، سگ گله با رفتار هایی مملو از صمیمیت به سوی ما آمد و با زبان مختص خودش به ما خوش آمد گفت.
بعد از سلام احوالپرسی با چوپان مشغول تماشای چرای گوسفندان شدیم ، منظره چرای گوسفندان در مقابل آرارات و همچنین نگاه کنایه دار آفتاب در آخرین دقیقه های روشنایی مرا غرق در رویاها کرد.
بعد از رفع خستگی به مسیر خود ادامه دادیم و به بالای شیب رسیدیم ، راه پایانی نداشت و به همین دلیل بعد از تماشای مناظر به سمت پایین حرکت کردیم تا به موقع و قبل از تاریکی به محل اتراقمان برسیم.
وقتی به محل مورد نظر رسیدیم مشغول به چیدن اجاق و پختن املتی لذیذ روی آن شدیم.شهر و طبیعت کاملا تاریک شده بود ولی آرارات در میان سرخی آفتاب میدرخشید ، هوا هر لحظه خنک تر میشد به طوریکه مارا مجبور کرد تا از آتش و پتوها برای گرم شدن استفاده کنیم
با کم شدن آتش و اتمام هیزم ها و بعد از اطمینان کامل از خاموشی آن راه بازگشت را در پیش گرفتیم.
توسط امیدرضا قهرمان زاده ، معروف به امید قهرمان Omid Ghahreman Maku,Iran
ماجراها و عکس های ماکو را در اینستاگرام ، پینترست و آپارات دنبال کنید
کوه های آرارات و یا همان آغری
ارسال پاسخ
نمایش دیدگاه ها