در ابتدا به این مساله باید اشاره کرد که واژه آتابی یا آتابیگ لقب احترام برای خطاب کردن بزرگان و پیران دربار سلاطین ترک بوده است . منطقه آتابی یکی از مناطق محبوب برای کوهنوردان و طبیعتگردان ماکویی است که با توجه به بررسی ها محدوده این منطقه فقط به قلعه اتابکان و چشمه آن محدود نمیگردد و تا انتهای خط الراس کوه قیه و منطقه جارکش (جایی که با صدای بلند افراد را مطلع میکنند) منتهی میگردد .
عکاسی شبانه یا همان عکس لانگ اکسپوسور در طبیعت کار لذت بخشی است ، ولی نیاز به تلاش و زحمت فراوان دارد . من نیز علاقه بسیاری به عکاسی شبانه دارم و گاهی ساعت ها و گاهی تمام طول شب را برای عکاسی در طبیعت سپری میکنم تا شب های طلایی و زیبای شهرم ماکو را ثبت کنم . شهر من یعنی شهر تاریخی ماکو در آغوش کوه ها قرار دارد طوری که تصویر شبانه آن همچون رودخانه ای درخشان و طلایی به نظر میرسد . شهر من در میان طبیعت جاریست .
در آخرین روزهای گرم تابستان و بدور از آلودگی نوری شهر تصمیم گرفتیم که شبی رو در کنار سد بارون ماکو کمپ بزنیم تا بتونیم بارش برساوشی رو تماشا کنیم ، هر سال زمان مشخصی برای تماشای باران های شهابی وجود داره و میشه از طریق منابعی که به رخداد های آسمانی Sky Events معروف هستن از این زمان ها و تاریخ ها اطلاع پیدا کرد . ما هم به همین روال به تاریک ترین مکان در دسترس که سد بارون ماکو بود رفتیم و شبی رو در اونجا سپری کردیم .
ماکو زادگاه من است ، شهری که در میان کوه ها و سنگ هاست ، شب های بسیار در کمین تصاویری از شهر و یا ستارگان مینشینم تا بتوانم زیبایی های شب های ماکو را به تصویر بکشم . این بار نیز ساعت ها مشغول عکاسی بودم و سعی داشتم نمای کاملی از طول شهر ماکو رو عکاسی کنم ، ماه در آسمان بود و ابر های پراکنده در اطراف و آسمان شهر زیبایی شب های طلایی را بیشتر کرده بود .
شب های شهر سنگی ماکو با شبانه های شهر های دیگر متفاوت است ، سوسو ی چراغ ها در میان دره ای بزرگ و مابین کوهها جلوه خاصی به این منظره می بخشد
شاید کوهنوردی در ظاهر ورزشی در محیط طبیعی شناخته شده است که با رسیدن به قله معنی میابد ولی حقیقت این است که کوهنوردی به خودی خود سبک زندگیست و چالش ها و لذت های فراوانی در بر دارد
وقت هایی که دلتنگی و یا از زندگی شهری خسته شدی کافیه اراده کنی و یه طرفی راه بیافتی آخرش میرسی به یه کوه یا یا جلوه طبیعی . کاری که من و دوستانم بیشتر وقتها انجامش میدیم و بازم مثل همیشه نزدیک غروب به سمت قلعه تاریخی قبان ماکو حرکت کردیم تا به زیر کلاهک سنگی قیه برسیم
کهکشان راه شیری از ابتدا تا انتها ، از شمال تا جنوب ماکو قابل روئیت بود و با کمی دقت میتوانستیم آنرا ببینیم. در کنار کهکشان راه شیری سیاره مشتری و زحل به خوبی میدرخشیدند
بعداز ظهر یک روز سرد مه تمام شهر ماکو را فرا گرفته بود که ماجراجویی خود را در دید ناکافی شروع کردیم ، رطوبت مه و سردی هوا گاهی به وجود انسان رخنه میکرد در شبی که گاهی شهر همچون رودخانه طلایی در میان مه ناپدید میشد ساعت ها سپری کردیم
شب های مه آلود ماکو ، شب هایی که کوهستان رخی متفاوت تر از همیشه داشته و ترس و آرامش را همزمان در روح جاری میکند
ماکو و شب های زیبایی که روح انسان را به چالش میکشد Maku qaya şəhərinin gecə həyatı (DashMaku) Maku kasabadan gece fotoğrafı Picture of longshot of The "Maku" city Known as Golden River or Golden Valley - omidreza ghahremanzadeh
به هنگام تاریکی به بالای کوه قیه رسیدیم ، زیبایی رعد و برق ها بر فراز آسمان شهر ما را مشتاق عکاسی شب کرده بود ، محسن جعفری و من هر کدام در گوشه ای مشغول به عکاسی از صاعقه های زیبا در آسمان تاریک ماکو شدیم