روستای بابور در نزدیکی ماکو و در منطقه ای آتش فشانی واقع شده است که میتوان غار های آتش فشانی ، دریاچه های لاوای سرد و ظاهرا آثار هیدروترمال اکسپلوشن ها رو در آنجا دید. البته ظاهرا چوپان های منطقه علاقه زیادی به حضور کوهنوردان و طبیعت گردان در این منطقه ندارند چرا که هیچ اهمیتی به یورش سگ های خود نمیدهند و همیشه باید آماده حمله سگ ها بود.

هوا سرد و مه آلود بود ولی دل هایمان گرم و وجودمان پر از انرژی ، بعد از رسیدن به مرتفع ترین قسمت کوه قیه به سمت مکان مورد نظر حرکت کردیم و بعد از برپایی کمپ به سمت دامنه کلاهک سنگی قیه راه افتادیم و همراه با تماشای جلوه های طبیعت سخنان بسیار گفتیم .

گُرده بزرگ با نام انسور ، دره ای بزرگ به نام انسورون دره سی مابین کوه چرکین و شهر ماکو ایجاد کرده است که از ابتدا تا انتهای دامنه شمالی کوه چرچین را در بر گرفته است و فقط گردنه ای به نام بویونلوخ قله این گُرده را به کوه چرکین یا چیرچین متصل کرده است.

ارتفاع نهایی گرده انسور حدود ششصد متر بیشتر از شهرک می باشد . در مسیر این گردنه درختان بومی وحشی زیادی مانند مرمره ، اورس ، زالزالک و گلابی وحشی به چشم میخورد که بنده تصاویر برخی از آنها رو برای شما اشتراک میذارم.

به مجموعه روستاهای پشت کوه قیه دهستان قلعه دره سی گفته میشود که رودخانه ای در آن جاری است ، در زیست بوم این رودخانه جانوران آبزی بسیاری زندگی میکنند و میتوان شاهد گونه های مختلف پرندگانی مانند حواصیل سفید بزرگ ، حواصیل خاکستری ، چنگر ، چنگر نوک سرخ ، کشیم ، سنقر تالابی ، آبچلیک ، آبچلیک تکزی ، آبچلیک پا سرخ ، ماهی خورک ، بوتیمار ، بوتیمار ابلق کوچک ، انواع کاکایی ، چوب پا ، خروس کلی ، لک لک ، زنبور خوار ، پرستوی شکم سفید ، چل چله رودخانه ، چکچک دشتی ، سسک ، دم جنبانک ، اردک های وحشی و ده ها نوع پرندگان شکاری و تالابی مشاهده شده است .

از روستای باغچه جوق در مسیر چشمه ها و  آبشار ها به سمت ارتفاعات باغچه جوق حرکت کردیم ، ارتفاعات دارای درختان وحشی بومی بسیاری بود که در مسیر خط گردنه دره آناسو بیشتر به چشم میخورد ، آب قابل شرب و گوارای چشمه حاصل از چرکین در مسیر همه را مجذوب و میهمان خویش میکرد

از نزددیکی روستای طهماسب مسیرمان را آغاز کردیم و در نزدیکی چشمه زی سو برای صبحانه اتراق کرده و سپس به سمت کوه های مرزی حرکت کردیم

آتابی منطقه ای تاریخی است که سالهای بسیار گذشته در آن روستا و حیات برقرار بوده ، چشمه ای زیبا در آن قرار دارد و برای رسیدن به آن از تپه ها و در برخی مسیر ها از دره ها باید گذر کرد

روستای پره خودک یکی از روستاهای خاص ماکو است که در کوه پایه های کوه مورس قرار دارد ، وقتی که به کوهپایه های کوه مورس رسیدیم کوهستان طاقتی نداشت و در جنگ با زمان تمام توانش را باخته بود ، آری کوه پایه های مورس اسیر فرسایش شده بود و انگار ضعف هستی را در مقابل زمان به رخ میکشید میوه های وحشی مانند قره جوز ، یمیشان ، داغ آلماسی لذت مسیر را دو چندان میکرد ، گاهی بر روی سنگ هایی که از ریزش کوه انباشته شده بودند مینشستیم و من به خودم میگفتم .  . . ای انسان چه چیزی تو را در مقابل پروردگارت مغرور ساخته است

آفتاب از میان ابر ها و تاریکی بالا می آمد که در شیب سمت چپ کوه دومانلی مشغول صبحانه شدیم ، بعد از اتمام صبحانه با تماشای قطره های باران بر روی گل ها و طبیعت حرکت کردیم ، ما تنها نبودیم ! ابرهایی که بسوی کوه دومانلی (ابری) حرکت میکردند همسفر ما شده و گاهی مارا به آغوش میگرفتند

در زندگی مدرن انسان همیشه درگیر خستگی و روزهای تکراری است ، در یکی از این روزها راهی دهکده توریستی قره خاچ شدیم تا هم از هوای خنک و هم از زیبایی های این مکان بهره ببریم. هنگامی که به ارتفاعات قره خاچ رسیدیم آفتاب هنوز می تابید و ما بعد از اتراق در کنار سنگ بزرگی مشغول به جمع آوری هیزم و گیاهان خشک شده برای روشن کردن آتش شدیم

در کوهستان های شهر ماکو همیشه صحنه ای تازه برای دیدن و لذت بردن از طبیعت وجود دارد ، گل ها و گیاهان ، قارچ ها ، طبیعت بی جان و جاندارانی که گاهی از چشم ما بدور هستند همه و همه جلوه بخش این زیست بوم شده اند